۱۶۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۵۳

دل را چگونه منع محبت کند کسی
گیرم که بشنود چه نصیحت کند کسی

مستی ز باده خنده ز گل خرمی ز باغ
در زیر آسمان چه فراغت کند کسی

گشتم غبار و از سر کویش نمی روم
دیگر چه خاک بر سر طاقت کند کسی

ما خود کمر به دشمنی خویش بسته ایم
در حق ما دگر چه مروت کند کسی

این زندگی کرایه مردن نمی کند
بهر کدام عمر وصیت کند کسی

گیرم که مهد امن و امان گشته روزگار
کو گوشه ای که خواب فراغت کند کسی

با شکوه ساختم که مبادا نهان ز من
شکرتو در لباس شکایت کند کسی

غمگین مباش اسیر که هر چند تیره است
شام تو را چو صبح سعادت کند کسی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.