هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر ناتوانی انسان در برابر عشق و جذبه‌های زندگی است. شاعر به رغم آگاهی از سختی‌ها و دشمنی‌ها، همچنان به عشق و مستی پایبند است. او از فراغت و آرامش در زیر آسمان سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که زندگی ارزش مبارزه را دارد، حتی اگر پایان آن مرگ باشد. شعر همچنین حاوی امید به آینده‌ای روشن است، هر چند شرایط کنونی تیره به نظر برسد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عاشقانه در شعر وجود دارد که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند مستی و مرگ ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۸۵۳

دل را چگونه منع محبت کند کسی
گیرم که بشنود چه نصیحت کند کسی

مستی ز باده خنده ز گل خرمی ز باغ
در زیر آسمان چه فراغت کند کسی

گشتم غبار و از سر کویش نمی روم
دیگر چه خاک بر سر طاقت کند کسی

ما خود کمر به دشمنی خویش بسته ایم
در حق ما دگر چه مروت کند کسی

این زندگی کرایه مردن نمی کند
بهر کدام عمر وصیت کند کسی

گیرم که مهد امن و امان گشته روزگار
کو گوشه ای که خواب فراغت کند کسی

با شکوه ساختم که مبادا نهان ز من
شکرتو در لباس شکایت کند کسی

غمگین مباش اسیر که هر چند تیره است
شام تو را چو صبح سعادت کند کسی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.