هوش مصنوعی: شاعر در این متن از احساسات عمیق عاشقانه، عذرخواهی و ندامت، وصف طبیعت و مفاهیم عرفانی سخن می‌گوید. او از نگاهش به سوی معشوق، بی‌زبانی و عجز در برابر عشق، و آرزوی بخشش می‌گوید. همچنین، از مفاهیمی مانند آیینه دل، خورشید و ماه، و صف‌آرایی خاکساری‌ها برای شکستن قلب سپاه غبار یاد می‌کند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عاطفی و عرفانی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۸۶۵

به استقبال مژگان سیاهی
نگاهم می رود هر دم به راهی

چه می کردیم با چندین خجالت
اگر بودی زبان عذرخواهی

دل است آیینه روز و شب ما
نمی دانیم خورشیدی و ماهی

شود گر خاکساریها صف آرا
غباری بشکند قلب سپاهی

به ذوقی صید فتراک تو گشتم
که شد هر قطره خونم عیدگاهی

فروشم دامن پاک دو عالم
خرم چشم و دل عاشق نگاهی

به محشر چون برآرم سر ز خجلت
ندارم در خور بخشش گناهی

چو عمدا پرسد از نامم بگویی
اسیر از بیزبانی بی گناهی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.