هوش مصنوعی:
شاعر در این متن عاشقانه بیان میکند که عشق و یاد معشوق برایش از هر چیزی در دو عالم ارزشمندتر است. او حتی حاضر است برای گرمتر شدن عشق معشوق، تب خود را تحمل کند و از خدا نخواهد که آن را بهبود بخشد. شاعر همچنین اشاره میکند که هر صبح خورشید در قلبش میتابد، اما روزگار تیرهاش مانع از درخشش ستاره وجودش میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعارههای پیچیده است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند 'تیره روزی' و 'ترک مطلب' نیاز به درک بالاتری از زندگی و عواطف انسانی دارد.
شمارهٔ ۱۱
اگر دانم که عشقت گرمتر خواهد تب خود را
نسازم آشنای استجابت یارب خود را
دو عالم مطلب از یاد دو عالم می رود فریاد
اگر آرم به یاد خویش ترک مطلب خود را
زهر صبح دلم خورشید عالمتاب می تابد
به دست تیره روزی داده ام تا کوکب خود را
نسازم آشنای استجابت یارب خود را
دو عالم مطلب از یاد دو عالم می رود فریاد
اگر آرم به یاد خویش ترک مطلب خود را
زهر صبح دلم خورشید عالمتاب می تابد
به دست تیره روزی داده ام تا کوکب خود را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.