۱۳۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۹

شوخی حسن تو گه نقش و گهی نقاش گشت
راز پنهان دو عالم از دل ما فاش گشت

دخل عالم نیست خرج چشم گریان را کفاف
بارها در دور اشکم آسمان قلاش گشت

اعتبارم کمتر از ویرانه ای شد آه آه
زانکه نتوانم گهی بر گرد آن سرفاش گشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.