هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق شدید و بی‌قراری خود می‌گوید که به حدی است که در دل و سینه‌اش نمی‌گنجد. او از بی‌خودی و ذوق فراوانی سخن می‌گوید که حتی نفس کشیدن را برایش دشوار کرده است. همچنین، اشاره می‌کند که در عشق، خاموشی دلیل راه است و صدای زنگ‌ها به گوش شوق نمی‌رسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۹۹

به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد
در آتشی که منم خار و خس نمی گنجد

ز بس که گشته ام از ذوق بیخودی لبریز
درون سینه تنگم نفس نمی گنجد

دلیل راه اسیران عشق خاموشی است
به گوش شوق صدای جرس نمی گنجد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.