هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از احساس تنگنظری و محدودیت در جهان سخن میگوید و امیدوار است که با گشایشی هرچند کوچک، دلهای گرم از این تنگنا رهایی یابند. همچنین، به بیرحمی و ناشناخته بودن قدرت برخی اشاره میکند که باعث رنجش دلها میشود.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و تنگنظری نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.
شمارهٔ ۲۰۱
گمان دارم که در زیر فلک قحط فضا گردد
در این گلشن اگر یک غنچه امید وا گردد
نظر تنگی است این گردون که با وسعت نمی سازد
به تنگ آید دل گرمی اگر مطلب روا گردد
کمانداری است بیرحمی که زورش کس نمی داند
چه دلها می برد بیگانه ای تا آشنا گردد
در این گلشن اگر یک غنچه امید وا گردد
نظر تنگی است این گردون که با وسعت نمی سازد
به تنگ آید دل گرمی اگر مطلب روا گردد
کمانداری است بیرحمی که زورش کس نمی داند
چه دلها می برد بیگانه ای تا آشنا گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.