۱۳۳ بار خوانده شده
بر قصد طره سنبل چو زلفش تاب بر دارد
درآید آفتاب از پا چو سر از خواب بر دارد
به سیل گریه دادم در سر کویش دل خود را
مگر غافل خیال گل کند از آب بردارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
درآید آفتاب از پا چو سر از خواب بر دارد
به سیل گریه دادم در سر کویش دل خود را
مگر غافل خیال گل کند از آب بردارد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.