۱۵۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰۲

رفته ام از خود ندانم بیقرار کیستم
می تپم در خون شهید انتظار کیستم

گاه خونم می خورد گه خاکمالم می دهد
آسمان گویا نمی داند شکار کیستم

در حساب است از من سرگشته هر جا سرمه ای است
دیده خورشید می داند غبار کیستم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.