هوش مصنوعی: این متن به توصیف حالات روحی و معنوی یک فرد خراباتی و سرمست می‌پردازد که در حالت بی‌خودی و رهایی از دنیا و مادیات قرار دارد. او از هشیاری و مستی رها شده و در تاریکی و کفر غوطه‌ور است. در نهایت، این تاریکی به جان او می‌نشیند و او را از خلق و خلق را از او جدا می‌کند. این متن همچنین به مفاهیمی مانند فقر، توبه، و یقین اشاره می‌کند.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده مانند کفر، توبه، و یقین نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۹۶

خراباتی است پر رندان سرمست
ز سر مستی همه نه نیست و نه هست

فرو رفته همه در آب تاریک
برآورده همه در کافری دست

همه فارغ ز امروز و ز فردا
همه آزاد از هشیار و از مست

مگر افتاد پیر ما بر آن قوم
مرقع چاک زد زنار در بست

یقینش گشت کار و بی گمان شد
درستش گشت فقر و توبه بشکست

سیاهیی که در هر دو جهان بود
فرود آمد به جان او و بنشست

نقاب جان او شد آن سیاهی
سیاهی آمد و در کفر پیوست

چو آب خضر در تاریکی افتاد
کنون هم او ز خلق و خلق ازو رست

دل عطار خون گشت و حق اوست
که تیری آنچنان ناگه ازو جست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.