۱۷۱ بار خوانده شده

بخش ۶۲ - جواب زن به شوهر خود

زن جوابش داد کای مرد خدا
ای که هستی در عبادت پارسا

آنچه فرمودی درستوست ای رفیق
لیک گم کردی در این وادی طریق

آنکه او از تو توکل خواسته
هم وی این دکان کسب آراسته

فهو حسبی را شنیدستی از آن
و ابتغوا من فضله را هم بخوان

آن توکل از دل دانای توست
کسب و حرفت کار دست و پای توست

خواستند از دل توکل ای همام
وز جوارح کسب با سعی تمام

رو زمین از خار و از خس پاک کن
آب ده پس دانه اندر خاک کن

تکیه کن آنگه به لطف کردگار
گو خدایا دانه از خاکم برآر

قفل بر زن بر درد کان به شب
وانگهی بسپار دکان را به رب

از توکل هیچکس بابا نشد
تاره تزویج را پویا نشد

تا نگردی گرد تزویج و سفاد
کی توکل در برت کودک نهاد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۶۱ - رجوع به حکایت عارف خانه نشین با زن خود
گوهر بعدی:بخش ۶۳ - جواب دادن مرد عارف زن خود را
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.