هوش مصنوعی:
در این متن، شاعر توصیف میکند که چگونه جوانی با غرور و زیبایی در حال گذر است و او که اکنون پیر و خمیده شده، با التماس به دنبال جوانی میدود. جوان با دیدن او، از او میپرسد که چرا با این حال و روز به دنبال او میآید و به او توصیه میکند که با این وضعیت، دیگر به دنبال عشق و وصال جوانان نباشد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی درباره گذر زمان و پیری است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و توصیههای موجود در متن برای سنین بالاتر مناسبتر است.
شمارهٔ ۵
دوش می رفت به صد ناز جوانی به رهی
زلف پرتاب به رخ، خنده ی مستانه به لب
من عصا بر کف و قد خم شده و موی سفید
می دویدم به دو صد لابه و عجزش ز عقب
چون مرا دید چنین گفت صفایی چه تو راست
که به دنبال من آیی به چنین رنج و تعب
تو بدین هیئت اگر عشق نبازی چه شود
با چنین حال دگر وصل جوانان مطلب
زلف پرتاب به رخ، خنده ی مستانه به لب
من عصا بر کف و قد خم شده و موی سفید
می دویدم به دو صد لابه و عجزش ز عقب
چون مرا دید چنین گفت صفایی چه تو راست
که به دنبال من آیی به چنین رنج و تعب
تو بدین هیئت اگر عشق نبازی چه شود
با چنین حال دگر وصل جوانان مطلب
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.