هوش مصنوعی: شیرین پس از جدایی از خسرو و اقامت در ارمنستان، با استقبال گرم مهین بانو و کنیزان مواجه می‌شود. او از دوری خسرو رنج می‌برد، اما با نوازش‌های مهین بانو و همراهی دختران، به زندگی جدیدی روی می‌آورد. متن به احساسات عمیق شیرین، شادی‌های گذرا و درد فراق او می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی پیچیده، فراز و نشیب‌های احساسی و اشارات به درد فراق است که درک آن‌ها به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی خواننده نیاز دارد. همچنین، زبان شعرگونه و ادبی آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

بخش ۲۳ - بازآوردن شاپور شیرین را به ارمن پیش مهین بانو

چو شد شاپور و از آن قصر سنگین
سوی خسرو به ارمن برد شیرین

به جان درماند کز آن جای، پرویز
سوی شهر مداین رفته بد تیز

به گلزار مهین بانو به اعزاز
فرود آورد شیرین را دگر باز

چمن را رونق از گل داد دیگر
جهان، دیگر جوانی یافت از سر

کنیزان چون که او با ارمن آمد
تو گفتی باز جانشان با تن آمد

چنان کز هجر بیند یار را یار
ز شادی گریه ها کردند بسیار

مهین بانو هم از آن داغ و آن درد
چنین دولت به خود باور نمی کرد

گهی آتش همی شد گه می افسرد
به رویش زنده می گردید و می مرد

حدیثی کز لب شیرین شنفتی
شدی در گریه و در گریه گفتی

ازین روزی به عالم بهترم نیست
تویی اینجا نشسته باورم نیست

ز دوری تو جان بد رفته از تن
خدا دیگر عنایت کرد با من

در این انده که هرگز نیستم یاد
بدم مرده که بازم جان نو داد

مگر جان منی ای کامرانی
که دور از تو ندیدم زندگانی

چه زان بهتر مرا ای جان شیرین
که وقت مردنم باشی به بالین

چه باشد به پس از مردن جز اینم
که در ارمن تو باشی جانشینم

چو بانو این نوازشها نمودش
به بهتر مدح و تعریفی ستودش

دگر با دختران شیرین چو پیوست
به عیش و ناز و نوشانوش بنشست

از اول آن پری رویان سراسر
نمودندش نوازشهای بهتر

در آن عشرت که می کرد آن مه نو
تن آنجا داشت دل (در) پیش خسرو
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۲ - رفتن خسرو به مداین و نشستن به پادشاهی
گوهر بعدی:بخش ۲۴ - آگاهی یافتن بهرام چوبینه از وفات هرمز و بیرون آمدن او به خسرو
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.