هوش مصنوعی: این شعر از شرایط دشوار و ناامیدکننده‌ای سخن می‌گوید که در آن، ارزش‌های انسانی مانند راستی و همت مردانه در برابر زور و زر تسلیم شده‌اند. شاعر از تسلیم‌شدن اکثر افراد در برابر قدرت و ثروت انتقاد می‌کند و تنها همت مردانه خود را به عنوان مقاومت در برابر این شرایط می‌ستاید. همچنین، او از ناامنی و تحت نظر بودن دائمی شکایت دارد و اشاره می‌کند که حتی رهبران حزب نیز به بیگانگان نزدیک‌تر هستند تا به خودی‌ها.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین انتقادی و سیاسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامنی و تسلیم‌شدن در برابر زور و زر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۵۹

روزگاریست که در دشت جنون خانه ماست
عهد مجنون شد و دور دل دیوانه ماست

پیش زور و زر غالب همه تسلیم شدند
آنکه تسلیم نشد همت مردانه ماست

شانه ای نیست که از بار تملق خم نیست
راست گر هست از این بار گران شانه ماست

راه امن است ولیک از اثر ناامنی
روز و شب تحت نظرخانه ویرانه ماست

امتحان داد بهنگام عمل لیدر حزب
که بعنوان خودی محرم بیگانه ماست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.