۱۹۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۱

دوش از مهر به من آن مه محبوب گذشت
چشم بد دور که آن ماه به من خوب گذشت

مگذر از بیشه ی ما نیست گرت جرأت شیر
که در اینجا نتوان با دل مرعوب گذشت

مردم از کشمکش زندگی و حیف که عمر
همه در پیچ و خم کوچه ی آشوب گذشت

فرخی عمر امانی نفسی بیش نبود
آن هم از آمد و شد گر بد و گر خوب گذشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.