هوش مصنوعی: این شعر از فرخی یزدی، با استفاده از استعاره‌ها و کنایه‌های فراوان، به انتقاد از وضعیت اجتماعی و سیاسی زمان خود می‌پردازد. شاعر از بی‌عدالتی، دیوانگی حاکم بر جامعه، و تظاهر به عقلانیت در میان دیوانگان سخن می‌گوید. همچنین، به ستایش از کسانی که در مقابل ظلم ایستاده‌اند و از مرگ نترسیده‌اند، اشاره می‌کند. در نهایت، شعر به امیدواری برای آینده‌ای بهتر با محوریت فردی که از دایره‌ی فساد خارج شده است، پایان می‌یابد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم انتقادی و سیاسی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آگاهی اجتماعی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۸

باید این دور اگر عالی و گردون باشد
گنگ و کور و کر و سرگشته چو گردون باشد

در محیطی که پسند همه دیوانه گری است
عاقل آن است که در کسوت مجنون باشد

خسروی کشور ما تا بود این شیرین کار
لاله سان دیده ی مردم همه گلگون باشد

عذر تقصیر همی خواهد و گوید مأمور
کاین جنایت حسب الامر همایون باشد

هر که زین پیش جوان مرد و چنین روز ندید
باید از مرگ به جان شاکر و ممنون باشد

نقطه ی مرکز آینده ی ما دانی کیست
آنکه امروز از این دایره بیرون باشد

کاوه در جامعه کارگری بار نیافت
به گناهی که طرفدار فریدون باشد

لایق شاه بود قصر نه هر زندانی
حاکم جامعه گر ملت و قانون باشد

فرخی از کرم شاه شده قصر نشین
به تو این منزل نو فرخ و میمون باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.