هوش مصنوعی: این متن به بررسی وضعیت نابسامان جامعه ایران در دوران قاجار می‌پردازد. شاعر از جهل عمومی، فقدان حقوق سیاسی، فساد حکومتی، سوءاستفاده از منابع مالی کشور و انحطاط فرهنگی و اجتماعی انتقاد می‌کند. او راه حل را در گسترش آموزش و مدرسه می‌داند و معتقد است تنها از این طریق می‌توان جامعه را نجات داد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل انتقادات تند اجتماعی و سیاسی است و درک کامل آن نیاز به شناخت کافی از تاریخ و مسائل اجتماعی دارد. همچنین استفاده از اصطلاحات و مفاهیم تاریخی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۴ - چکامه وطنی

تا نشود جهل ما به علم مبدل
پیش ملل بندگی ماست مسجل

توده ی ما فاقد حقوق سیاسی است
تا نشود جهل ما به علم مبدل

ما همگی جاهل و ز دانش محروم
پیر و جوان شیخ و شاب کامل و اکمل

وین همه ناقصی است زان و مپندار
کار صحیح آید از گروهی محتل

فی المثل آن آهنی که اهل اروپا
ساخته ماشین از آن و توپ و مسلسل

در کف ما چون فتاد از عدم علم
با همه زحمت کنیم انبر و منقل

بهر چنین جهل راه چاره آنی
بهر چنان درد یک علاج معجل

نیست به جز از طریق مدرسه و کار
وین به عموم است بی دلیل مدلل

هست ز درباریان دو فرقه و دایم
دولت ما می شود از این دو مشکل

فرقه ی اول جسور لاکن خائن
دسته ثانی فکور اما مهمل

در وسط این دو دسته مملکت ما
گشته آمورش ز چار جانب مختل

گه بردش این دوان دوان بچه ویل
گه کشدش آق کشان کشان سوی مقتل

فرقه ی اول نظیر فرقه ی ثانی
دسته ی ثانی مثال فرقه ی اول

مالیه ی ما که خون بهای عمومی است
در کف ارباب پارکهای مجلل

گاه رود در بهای تابلو و مبل
گاه شود صرف چلچراغ و سجنجل

آه که جای قباد و تهمتن و نیو
داد که مأوای طوس و گستهم یل

یکسره گردیده ز انحطاط عمومی
دستخوش و پایمال مشتی تنبل

کشور کسری که بود از فلک اعلی
دوده ساسان که بود از همه افضل

این شده رجاله زرنگی ادنی
وآن شده ویرانه ز غبرا اسفل
وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳ - اوضاع داخله
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵ - قسمتی از قصیده در انتقاد قرارداد وثوق الدوله
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.