۲۰۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۲

آنکه بی غم نه یک زمان دل ماست
آنچه با غم سرشته شد گل ماست

ما که ایم و کجاست کوی حبیب
غرقه ی بحر عشق ساحل ماست

چشم بینانه ورنه در همه جا
صورت دوست در مقابل ماست

ما بفکر وفای یارو فلک
متحیر ز فکر باطل ماست

آنچه مشکلتر است از همه چیز
در بر عقل حل مشکل ماست

چهره ی او چراغ بزم رقیب
شعله ی آه شمع محفل ماست

شد به ظاهر ز قتل ما غمگین
تا نداند کسی که قاتل ماست

چه غم از خصمی سپهر (سحاب)
اگر الطاف دوست شامل ماست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.