هوش مصنوعی: این شعر از زبان شاعری بیان می‌شود که از جفاها و امتحانات زندگی شکایت دارد، اما اشاره می‌کند که این مشکلات در برابر عظمت و قدرت خداوند یا پادشاه (فتحعلی شاه) ناچیز است. شاعر احساس می‌کند که وجودش مانند حباب بی‌ثبات است و در نهایت، تنها قدرت حاکم (شاه) است که می‌تواند به این نابسامانی‌ها پایان دهد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، همچنین اشاره به مسائل تاریخی و سیاسی (مانند نام بردن از فتحعلی شاه)، درک این متن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. این شعر برای کسانی مناسب است که با ادبیات کلاسیک فارسی و مفاهیم انتزاعی آشنایی نسبی دارند.

شمارهٔ ۷۴

زاهل امتحان کس در میان نیست
که بر دست تو تیغ امتحان نیست

جفای او به کام تست از آن دل
به فکر انتقام آسمان نیست

حباب آسا گشودم چشم و دیدم
که چیزی از وجودم در میان نیست

مگر دستار بر رطل گران داد
که شیخ شهر با ما سر گران نیست

چه باکش از هجوم دادخوهان
که اهل شکوه او را بر زبان نیست

گرفت آهم عنانش را که رخشش
زتک مانده است و دستی بر عنان نیست

(سحاب) آن را به خون ریزی قرینی
بجز تیغ شه صاحبقران نیست

خدیو بحر و بر فتحعلی شاه
که چرخش جز غبار آستان نیست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.