۱۶۶ بار خوانده شده
شوخی که کند طره پریشان به عبث
از دور زمن برد دل و جان به عبث
اکنون که به نزدیک من آمد دیدم
هم این به عبث دادم و هم آن به عبث
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
از دور زمن برد دل و جان به عبث
اکنون که به نزدیک من آمد دیدم
هم این به عبث دادم و هم آن به عبث
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.