هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از درد فراق و اشتیاق به دوست می‌گوید و بیان می‌کند که اگر آتش فراق در دلش نبود، استخوان و پوستش هر لحظه می‌سوخت. او آنقدر گریه می‌کند که اشک‌هایش روان شده و او را به سوی دوست می‌برند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های شعری ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۱۳

گر نیستی درون دلم آتش فراق
کم هر زمان بسوزد از و استخوان و پوست

چندان بگریمی، که مرا آب چشم من
برداردی روان و ببردی بکوی دوست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.