هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عارفانه بیانگر درد و رنج شاعر از هجران معشوق است. او با ابراز وفاداری بی‌حد و حصر، حاضر به فدا کردن جان و مال برای رضایت معشوق است و صبر را تنها چاره‌ی درد خود می‌داند. شاعر از غم و اندوه خود می‌گوید و آرزو می‌کند که معشوق به او توجه کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه، همراه با اشارات به درد و رنج روحی، برای درک و ارتباط بهتر نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد.

شمارهٔ ۳۴

مرا که فرض شد از جان و دل دعای شما
بگو چگونه بگویم دمی ثنای شما

ز پادشاهی ایران زمینش ننگ آید
کسی که شد به سر کوی غم زدای شما

اگرچه رای تو بر درد و غصّه ی دل ماست
به غیر صبر چه تدبیر رای رای شما

اگر رضای تو بر خون دل بود سهلست
مقدمّست به خون دلم رضای شما

به جان دوست که مرغ دل من غمگین
به هیچ روی ندارد بجز هوای شما

اگر به کلبه ی احزان ما دهی تشریف
میان دیده ی روشن کنیم جای شما

به جای جان سر و زر کرده ام فدا لیکن
محقّریست شدم شرمسار پای شما

بگفتمش که جهانی به تیغ هجر مکش
جواب داد که سهلست خون بهای شما

به درد هجر بمردیم آه اگر روزی
به درد ما نرسد نوبت دوای شما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.