۱۵۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۷۷

سرویست قدّ دلبر و آزاد بس خوشست
بر جویبار قامت شمشاد بس خوشست

چون بلبلان به شوق جمال و کمال گل
از عاشقان روی تو فریاد بس خوشست

ای دلبر ستمگر رعنای بی وفا
بر جان ما ز دست تو بیداد بس خوشست

آزاد گشته ام چو سهی سرو در جهان
دانی یقین که بنده آزاد بس خوشست

ما در غم فراق گرفتار و ممتحن
دلبر به رغم خاطر ما شاد بس خوشست

وه وه چه خوش بود به صبوحی میان باغ
واندر کنار حور پری زاد بس خوشست

تو پیر راه عشقی و ما عاشقان مُرید
از پیر در جهان دم ارشاد بس خوشست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.