هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از درد عشق و جفای معشوق شکایت می‌کند و از نبود مهر و وفا در دل او ابراز ناراحتی می‌کند. شاعر از عشق بی‌پاسخ و رنج‌های ناشی از آن می‌نالد و آرزوی وصال معشوق را دارد.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، پرداختن به موضوعاتی مانند درد عشق و جفا نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۲۶۲

آخر ز چه رو در دل تو مهر و وفا نیست
با ما ز چرا ای دل و دین غیر صفا نیست

دردیست در این دل ز غم عشق تو جانا
کاو را بجز از شربت وصل تو دوا نیست

آخر تو بجو در همه آفاق خدا را
آن دل که ز بالای تو در عین بلا نیست

تا کی کشم این درد که جانم به لب آمد
زین بیش جفا بر من بیچاره روا نیست

یارب که کند قصه ی دردم به بر تو
ای نور دو دیده بجز از کار صبا نیست

تا با تو بگوید غم احوال جهان را
کای یار جفا جوی ترا مهر و وفا نیست

سرگشته چراییم دوان در پی بالات
ای سرو چرا میل تو بر جانب ما نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.