هوش مصنوعی: این متن شعری است که بیانگر درد و غم ناشی از فراق و بی‌وفایی معشوق است. شاعر از بی‌کسی و بی‌یاری در این فراق شکایت دارد و اشاره می‌کند که هیچ غمی مانند شادی دشمنان دردناک نیست. او از عشق یکطرفه و بی‌پاسخ می‌گوید و اظهار می‌کند که معشوق هیچ اثری از مهر او در دل ندارد. شاعر با اشاره به زیبایی بی‌نظیر معشوق، از صبر در برابر این غم سخن می‌گوید اما می‌پذیرد که صبر یار او نیست. در نهایت، او اعلام بندگی می‌کند و می‌گوید که جز معشوق پناهی ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و غم‌انگیز است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم شعری ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۲۷۶

در فراقت جز غمم کس یار نیست
غم بسی دارم ولی غمخوار نیست

دل ببرد از دستم و یاری نکرد
هیچ مشکلتر از این بر کار نیست

غم ز دل کم نیست ما را در فراق
هیچ غم چون شادی اغیار نیست

کار دل بردن بود آسان ولی
دل ببرد از دستم و دلدار نیست

بار عشقش بر دلم بسیار هست
در دلش از مهر ما آثار نیست

چون قدش سروی نروید در چمن
چون رخش یک گل در این گلزار نیست

گفتم ای دل صبر باید در غمش
گفت دردا صبر با ما یار نیست

نگذرد یک لحظه کاندر عشق او
قصّه ی ما در سر بازار نیست

بار بسیارست از غم بر دلم
از چه رو ما را به کویت بار نیست

چون که من اقرار کردم بندگی
بعد از این اقرار من انکار نیست

گر بخوانی ور برانی بنده ایم
در جهانم جز تو استظهار نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.