۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۹۰

گر مرا میل تو باشد بی تکلّف دور نیست
زآنکه در فردوس اعلی مثل تو یک حور نیست

نرگس شهلا اگرچه مست و شوخ و سرکشست
در سرابستان جان چون چشم تو مخمور نیست

گرچه عاشق هست بسیارت ولی چون من یکی
خسته ی دل بسته ی سرگشته ی مهجور نیست

ای طبیب من چو دردم را تو درمانی بگو
کز چه رو آخر تو را پروای این رنجور نیست

تا جدا گشتی ز چشمم ای دو چشم جان من
بی رخ عاشق فریبت چشم دل را نور نیست

گر به تیغم می زنی یا جان ستانی حاکمی
کیست کاو در عشق تو عاشق تر از منصور نیست

گرچه گشتم در جهان بسیار خوبان دیده ام
در جهان خوبرویی به ز تو منظور نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.