هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و بی‌نظیر شاعر به معشوق است. شاعر تأکید می‌کند که هیچ‌کس در نظرش به پای معشوق نمی‌رسد و حتی تصور دوری از او نیز غیرممکن است. او از درد عشق و غم‌های ناشی از آن می‌گوید، اما با وجود همه‌ی این‌ها، عشقش را ارزشمند می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل زیبایی‌های ادبی و عرفانی متن نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۹۵

دیده ز مهر روی تو یک نفسش گزیر نیست
زآنکه چو روی خوب تو یک تن بی نظیر نیست

دیده ی جان بدوختم از دو جهان و هر که هست
چونکه به چشم من کسی مثل تو دلپذیر نیست

گرچه تو را به جای من هست ولی به جان تو
کم بجز از خیال تو در دل و در ضمیر نیست

گر تو کنی تصوّر آن کز تو گزیر باشدم
نی به سر تو ناگزیر کز تو مرا گزیر نیست

آن بت بی نظیر من گفت فقیر بر درم
گر تو فقیر بر دری به ز منت فقیر نیست

گر برود سرم ز دست از غم عشق در جهان
پیش دلم محقّرست پیش تو گر حقیر نیست

خار غم تو ریش کرد دامن جان بی دلان
با همه قزّ و پرنیان بهتر از این حریر نیست
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.