هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و بی‌پایان شاعر به معشوق است. شاعر اعلام می‌کند که هیچ هوس و آرزویی جز عشق معشوق در سر ندارد و دیدن روی او برایش کافی نیست. او از معشوق می‌خواهد که به فریاد دل بی‌قرارش برسد و تاکید می‌کند که هیچ‌کس جز معشوق برایش اهمیت ندارد. شاعر از صبر طولانی در راه عشق و عدم دسترسی به وصال معشوق شکایت دارد و عشق خود را مانند دریای عمان بی‌کران توصیف می‌کند. در نهایت، او هوای کوی معشوق را بلند می‌داند و تاکید می‌کند که هیچ آرزویی جز وصال معشوق ندارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۲۹۶

مرا جز عشق تو در سر هوس نیست
مرا از دیدن روی تو بس نیست

ترا گر هست بر جایم بسی یار
به جان تو که ما را جز تو کس نیست

به فریاد دل مسکین ما رس
که جز لطف توام فریادرس نیست

به پای صبر تا کی پاس دارم
چو بر وصلت جهان را دست رس نیست

گرت بر دل گذر یابم چه نقصان
که عاری بحر عمان را ز خس نیست

هوای کوی وصلت بس بلندست
جز این بازِ دل ما را هوس نیست

به روز هجرت ای چشم جهان بین
چو جیحونِ دو چشم ما ارس نیست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.