هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد هجران و فراق معشوق خود می‌نالد. او بیان می‌کند که دوری از معشوق، آرامش و خواب و خوراک را از او گرفته و او را در دریایی از غم و اندوه فرو برده است. شاعر از جفاهای معشوق و بی‌وفایی او شکایت دارد و می‌گوید که عشق به او، زندگی‌اش را دگرگون کرده است.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان زیر 16 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۵۵

منم از درد هجران چون گلی زرد
شکفته در فراقت با غم و درد

به درد روز هجرانت نگارا
جدا کردی مرا از خواب و از خورد

به غم جفتم ز درد دوری تو
چرا داری ز وصل خود مرا فرد

شدم در ششدر هجران گرفتار
از آن تا باختم با عشق او نرد

منم با درد آن عشق پری روی
همیشه با دلی گرم و دمی سرد

نه مرد عشق او بودم ولیکن
بود فرقی تمام از مرد تا مرد

جفا از سر گرفتی با من ای دوست
که گفتت کز وفا و عهد برگرد

ربود از ما قرار و صبر و آرام
چرا با ما نگارینم چنین کرد

خبر داری که در ایام هجرت
غم عشقت بر آورد از جهان گرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.