هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از درد هجران و فراق معشوق خود مینالد و حالات روحی و جسمی خود را در این دوران توصیف میکند. او از معشوق میخواهد که به حالش رحم کند و از جفا و دوری دست بردارد. شاعر تأکید میکند که عشق معشوق او را از پا درآورده و توان مقابله با آن را ندارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین استفاده از زبان و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.
شمارهٔ ۴۵۴
الا ای سرو ناز نازپرورد
تنت بادا جدا از رنج و از درد
عزیز من خبر داری ز حالم
که روز هجر تو با ما چها کرد
نگارینا به حالم رحمت آور
که با غم جفتم و از و صل تو فرد
تو می دانی که از هجر تو دارم
سرشکی ارغوانی و رخی زرد
به درد عشق جانانم قرینست
دلی گرم و رخی زرد و دمی سرد
نیارم بر سر کویت گذشتن
که با عشقت نیارم شد هماورد
مبادا کز من خاکی نشیند
نگارینا دمی بر دامنت گرد
تو بس شیرین زبان یاری همانا
به شیر و شکّرت مادر بیاورد
جهان در باز جان و دل که جان را
دریغ از کس نمی دارد جوانمرد
تنت بادا جدا از رنج و از درد
عزیز من خبر داری ز حالم
که روز هجر تو با ما چها کرد
نگارینا به حالم رحمت آور
که با غم جفتم و از و صل تو فرد
تو می دانی که از هجر تو دارم
سرشکی ارغوانی و رخی زرد
به درد عشق جانانم قرینست
دلی گرم و رخی زرد و دمی سرد
نیارم بر سر کویت گذشتن
که با عشقت نیارم شد هماورد
مبادا کز من خاکی نشیند
نگارینا دمی بر دامنت گرد
تو بس شیرین زبان یاری همانا
به شیر و شکّرت مادر بیاورد
جهان در باز جان و دل که جان را
دریغ از کس نمی دارد جوانمرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.