هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فراق یار خود می‌گوید و دردهای دلش را بیان می‌کند. او از غم هجران، ناله‌های شبانه، و عشق بی‌پایان خود به معشوق سخن می‌گوید و اینکه هیچ چیز نتوانسته او را از این عشق بازدارد. همچنین، او از رقیبان و شرمساری‌های ناشی از این عشق یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۴۶۵

مسکین دلم به کوی غمت تا گذار کرد
بسیار با خیال رخت کارزار کرد

تا دیده دید ماه جمال تو هر شبی
از دست جور عشق تو دستم نگار کرد

تا با گل رخ تو گرفتست انس دل
بس ناله در فراق رخت چون هزار کرد

حور و قصور بر دل ما عرضه کرده اند
از آن میانه کوی تو را اختیار کرد

از شدّت فراق تو ای نور دیده ام
در دیده بین که روی جهان لاله زار کرد

نگشود هیچ کار من از انتظار دوست
چون خاک راه دوست مرا خاکسار کرد

لاف از وفا و عهد تو بسیار می زنم
پیش رقیب باز مرا شرمسار کرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.