هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و وفاداری خود سخن می‌گوید، با وجود جفا و بی‌وفایی معشوق. او تأکید می‌کند که همچنان به پیمان و وفاداری خود پایبند است و عشقش را با تمام وجود احساس می‌کند. همچنین، از آرزوی توجه و محبت معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که هیچ چیز در جهان برایش ارزشمندتر از این عشق نیست.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۵۲۹

گرچه بیداد جفای تو به غایت باشد
حاش لله که مرا از تو شکایت باشد

دل تو میل وفای من سرگشته نکرد
از دل ای دوست به دل گرچه سرایت باشد

از جهان کام دل آن روز بود حاصل من
که تو را با من دلخسته عنایت باشد

گر نماند اثری از من بیچاره هنوز
دل من بر سر پیمان و وفایت باشد

در جهانت چو جهان بنده مخلص نبود
مکشش خاصه که بی جرم و جنایت باشد

گر به خاکش گذری بوی محبّت شنوی
بکن اندیشه که مهرش بچه غایت باشد

داده ام جان و جهان و غم عشقش ستدم
در جهان بهتر از اینم چه کفایت باشد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.