هوش مصنوعی: این شعر از درد عشق و فراق سخن می‌گوید. شاعر از دل‌سوختگی، شب‌های بی‌قراری، و آرزوی وصال معشوق می‌نویسد. او خود را خاکِ پای معشوق می‌داند و از درد هجران می‌نالد، اما عشقش را پایدار و صبورانه توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌های ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۵۳۰

دل عاشق ز غم پردرد باشد
رخش از درد دوری زرد باشد

به شبهای فراق روی دلبر
ز خورد و خواب دایم فرد باشد

نه در خورد منست این آرزو لیک
شب وصلت مرا در خورد باشد

منم خاک سر کویت مبادا
ز ما بر خاطر تو گرد باشد

کسی آگه شود بر دردم ای جان
به عشق او که صاحب درد باشد

تو می دانی مرا در هجر رویت
دلی بس گرم و آهی سر باشد

کسی کاو را بود صبر از نگاری
به عشق او که صاحب درد باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.