هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غمگین بیانگر درد و رنج عاشقی است که از دوری معشوق رنج میبرد. شاعر از آه سوزان خود میگوید که کسی از آن آگاه نیست و از معشوق میخواهد که به او توجه کند. او از بیپناهی و بیچارهگی خود سخن میگوید و آرزو میکند که روزی به وصال معشوق برسد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و غمگین در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از واژهها و اصطلاحات بهکار رفته در شعر ممکن است نیاز به توضیح داشته باشند که برای سنین بالاتر مناسبتر است.
شمارهٔ ۵۷۶
چون عارض دلجوی بتم ماه نباشد
ور ماه بود ساکن خرگاه نباشد
از آه دل سوخته ی ما حذری کن
کان دم زنم آهی که کس آگاه نباشد
روی از من بیچاره بپوشید به تندی
بر آینه تندی بجز از آه نباشد
تا چند زنم حلقه صفت سر به در یار
گویند برو در حرمت راه نباشد
گویند چه خواهی به جهان کام دل خویش
ما را بجز از وصل تو دلخواه نباشد
من راهرو راه غم عشقم و دانی
در کوی هوس رفتن بیراه نباشد
ور ماه بود ساکن خرگاه نباشد
از آه دل سوخته ی ما حذری کن
کان دم زنم آهی که کس آگاه نباشد
روی از من بیچاره بپوشید به تندی
بر آینه تندی بجز از آه نباشد
تا چند زنم حلقه صفت سر به در یار
گویند برو در حرمت راه نباشد
گویند چه خواهی به جهان کام دل خویش
ما را بجز از وصل تو دلخواه نباشد
من راهرو راه غم عشقم و دانی
در کوی هوس رفتن بیراه نباشد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.