۱۸۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۰۳

این جور و جفای چرخ تا چند
دارد دل خاص و عام در بند

از حادثه ی زمانه باری
بیخ شجر امید برکند

از باغ دل جهان تو گویی
هر برگ به گوشه ای پراکند

سرو چمن مراد جانها
دست ستمش ز پا بیفکند

فریاد ز دست چرخ فریاد
بیداد به جان ما بگو چند

وین دل چه کنم که از عزیزان
با درد و غم تو نشنود پند

وین گوش زمانه اش تو گویی
کز پنبه ی غفلتش بیاکند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.