هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق و اشتیاق به وصال معشوق سخن می‌گوید. شاعر درد دوری از معشوق را توصیف کرده و از ویژگی‌های جذاب او مانند نگاه، لب و غمزه‌هایش یاد می‌کند. همچنین، از مفاهیمی مانند ایمان، مستی و عقل نیز استفاده شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌های به‌کاررفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۶۰۶

دردمندان تو از وصل تو درمان طلبند
یک نظر دیدن روی تو چو ایمان طلبند

همچو پروانه ی سرگشته دلِ خلق جهان
بر فروغ رخ تو راه شبستان طلبند

بلبلان را همه فریاد و فغان دانی چیست
عاشقانند و به بستان گل بستان طلبند

در فراق رخ تو ناله برآورد هزار
وین زمان باج خود از باده پرستان طلبند

غمزه شوخ و لب لعل تو با همدیگر
زاری و سوز سحرگاه ز دستان طلبند

به شب دولت وصل تو ندارم دستی
تیغ هجران تو را رستم دستان طلبند

چشم تو خون جهان ریخت ازو نیست عجب
راستی و خرد و عقل ز مستان طلبند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.