هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج عاشقانه‌ای است که شاعر از فراق و بی‌وفایی معشوق متحمل شده است. با وجود تمامی دردها و ناملایمات، دل شاعر همچنان بر سر وفا و عشق پایدار است. شاعر از شوق وصال و موانع آن می‌گوید و از صبا می‌خواهد که حال او را به معشوق برساند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ای است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۷۹۳

جفا نمود دلم بر سر وفاست هنوز
اگرچه درد فرستادم او دواست هنوز

اگرچه بر سر چنگست با من مسکین
به جان دوست که دل بر سر صفاست هنوز

ازین طرف همه شوقست و اشتیاق وصال
از آن طرف همه جنگست و ماجراست هنوز

اگرچه خوان وصالش به دیگران عامست
دلم به کوی شب وصل او گداست هنوز

خیال روی تو با ما قرین شده شب و روز
صبا بگوی که بی وصل ما چراست هنوز

بجز صبا که تواند که حال ما گوید
چرا که محرم راز دلم صباست هنوز

دلم به یک شبه درد فراق چون گشتست
غم تو گفت که مسکین دلت کجاست هنوز
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.