هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و عشق نافرجام خود می‌گوید. با وجود رنج‌ها و ناامیدی‌ها، هنوز امید به وصال و مهر معشوق در دل دارد. اشک‌ها و ناله‌هایش بی‌پاسخ مانده، اما عشق و وفاداری او پابرجاست.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق و رنج‌های عاطفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و مناسب مخاطبان با درک بالاتر از عواطف انسانی است.

شمارهٔ ۷۹۶

در فراقش رود خون از دیده می بارم هنوز
وان ستمگر می نگوید ترک آزارم هنوز

سالها تا گلبن مقصود را می پرورم
زآب چشم و بر نمی آید گل از خارم هنوز

گرچه بر باد هوس شد خرمن امّید من
تخم مهرش بر جبین دوستی کارم هنوز

گرچه صد داغست بر جانم ز هجران نگار
داغ مهرش بر جبین دوستی دارم هنوز

دلبر از کوی محبّت پای اگر بیرون نهاد
من به دست ناامیدی سر نمی خارم هنوز

زاری و افغان من بی او گذشت اندر فلک
وآن نگار آگه نگشت از ناله ی زارم هنوز

گرچه در مهرش مرا جان و جهان از دست رفت
همچنان رحمت امیدست از جهاندارم هنوز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.