هوش مصنوعی:
این متن عرفانی و عاشقانه، بیانگر عشق و اشتیاق شدید به خداوند و وصال با اوست. شاعر از درد فراق و بیقراری دلش میگوید و تنها راه نجات را لطف و رحمت الهی میداند. او همچون بلبلی در بوستان، در غم عشق فریاد میزند و جانش به لب رسیده است. متن سرشار از مضامین عرفانی مانند عشق الهی، فراق، وصال، و بیقراری است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آنها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابلدرک نباشد.
شمارهٔ ۸۰۸
ما در میان عاشقان عشق خدا داریم و بس
آن دل نباشد کاو بود خالی ز یادش یک نفس
فریاد خوانم در غمش چون عندلیب از بوستان
جانم ز شوق آمد به لب آخر به فریادم برس
حالیست بس مشکل مرا ای دوستان تدبیر چیست؟
نی در فراقم طاقتی نی بر وصالم دست رس
هر دل هوایی می کند هر سر در او سودا بسی
دانی که جز لطفت مرا دیگر نباشد هیچ کس
طوطی دل نالان شده اندر هوای وصل تو
دلداده ی بیچاره ای تا چند باشد در قفس
ای دل مترس از کس برو در کوی او شو معتکف
زیرا که در شب محتسب هرگز نترسد از عسس
عمریست تا جان می دهم بر بوی وصلت در جهان
دارم ز عشق روی تو در دل هوا در سر هوس
آن دل نباشد کاو بود خالی ز یادش یک نفس
فریاد خوانم در غمش چون عندلیب از بوستان
جانم ز شوق آمد به لب آخر به فریادم برس
حالیست بس مشکل مرا ای دوستان تدبیر چیست؟
نی در فراقم طاقتی نی بر وصالم دست رس
هر دل هوایی می کند هر سر در او سودا بسی
دانی که جز لطفت مرا دیگر نباشد هیچ کس
طوطی دل نالان شده اندر هوای وصل تو
دلداده ی بیچاره ای تا چند باشد در قفس
ای دل مترس از کس برو در کوی او شو معتکف
زیرا که در شب محتسب هرگز نترسد از عسس
عمریست تا جان می دهم بر بوی وصلت در جهان
دارم ز عشق روی تو در دل هوا در سر هوس
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.