هوش مصنوعی:
شاعر از معشوق خود میخواهد که بیش از این به او ستم نکند و رنجش ندهد. او از معشوق میخواهد که به وصال او رضایت دهد و از انتقامجویی و بداندیشی دست بردارد. شاعر تأکید میکند که معشوق از خویشان اوست و نباید مانند بیگانگان با او رفتار کند. او همچنین از درد فراق و رنجهای عاشقانه میگوید و از معشوق میخواهد که به حال او توجه کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی، آن را برای مخاطبان نوجوان و بزرگسال مناسب میسازد.
شمارهٔ ۸۴۳
نگارینا مکن بر من ستم بیش
مزن زین بیش تو بر ریش من نیش
ز وصلم کام دل می ده خدا را
مجو زین بیشتر کام بداندیش
تو خویشی بیش ازین ما را میازار
که فرقی باشد از بیگانه تا خویش
به ترکش چون توان کز تیر مژگانش
اگر قربان شوم بهتر درین کیش
مرا داغ فراقت هست بر جان
نمک واجب نباشد بر سر ریش
چه گویم مدّعی بد سرانجام
چه با من در میان بودش ازین پیش
تو سلطان جهانداری خدا را
مشو غافل دمی از حال درویش
مزن زین بیش تو بر ریش من نیش
ز وصلم کام دل می ده خدا را
مجو زین بیشتر کام بداندیش
تو خویشی بیش ازین ما را میازار
که فرقی باشد از بیگانه تا خویش
به ترکش چون توان کز تیر مژگانش
اگر قربان شوم بهتر درین کیش
مرا داغ فراقت هست بر جان
نمک واجب نباشد بر سر ریش
چه گویم مدّعی بد سرانجام
چه با من در میان بودش ازین پیش
تو سلطان جهانداری خدا را
مشو غافل دمی از حال درویش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.