هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه بیانگر درد و رنج شاعر از عشق نافرجام و دوری معشوق است. شاعر از غم عشق شکایت میکند و از همه چیز بریده است. او با وجود تمام رنجها، همچنان دل به معشوق بسته و امیدوار به لطف و رحمت اوست.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و دوری نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۹۱۱
دل به غم تو بسته ام و از همه خلق رسته ام
چون سر زلف خویشتن چند کنی شکسته ام
یاد من آر از کرم زآنکه به یاد وصل تو
شاد نگشت خاطرم تا به غمت نشسته ام
تا به غمت نشسته ام ای بت دلربای من
رشته مهر و دوستی از همه کس گسسته ام
گر ز کمان ابروان تیر جفا گشاده ای
دیده گشاده بر رخت دل به جفات بسته ام
پرده برافکن از رخت تا نظری ببینمت
زآنکه به روی چون مهت فال بود خجسته ام
چند کشم جفای تو چند برم عنای تو
دست خود از وفای تو و از دل خویش بسته ام
رحم کن ای حبیب من لطف کن ای طبیب من
شربتی از لبم بده کز تو عظیم خسته ام
جان و جهان و صبر و دل در سر کار عشق شد
با همه درد دل کنون از غم تو نرسته ام
چون سر زلف خویشتن چند کنی شکسته ام
یاد من آر از کرم زآنکه به یاد وصل تو
شاد نگشت خاطرم تا به غمت نشسته ام
تا به غمت نشسته ام ای بت دلربای من
رشته مهر و دوستی از همه کس گسسته ام
گر ز کمان ابروان تیر جفا گشاده ای
دیده گشاده بر رخت دل به جفات بسته ام
پرده برافکن از رخت تا نظری ببینمت
زآنکه به روی چون مهت فال بود خجسته ام
چند کشم جفای تو چند برم عنای تو
دست خود از وفای تو و از دل خویش بسته ام
رحم کن ای حبیب من لطف کن ای طبیب من
شربتی از لبم بده کز تو عظیم خسته ام
جان و جهان و صبر و دل در سر کار عشق شد
با همه درد دل کنون از غم تو نرسته ام
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.