هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از خوابی خوش می‌گوید که در آن یار خود را دیده است. او امیدوار است که این خواب به واقعیت بپیوندد، زیرا لطف و محبت یار را در آن دیده است. شاعر از فراق و محنت رنج می‌برد و اشتیاق دیدار یار را دارد. او از بی‌تابی و بی‌قراری خود در انتظار وصال می‌گوید و از یار می‌خواهد که به او رحم کند و راه وصال را هموار سازد. شاعر خود را مانند مرغی بی‌بال و پر توصیف می‌کند که در خون دل خود می‌تپد و از روزگار سختی‌ها کشیده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۹۲۳

خوابی خوش است اینکه شب دوش دیده ام
دل را به یاد دوست به جان پروریده ام

دارم امید آنکه ازین خواب برخورم
زیرا که لطف دوست درین خواب دیده ام

دیدم صباح روی تو ای جان به آشکار
تعبیر چیست بهتر ازین روی دیده ام

بر ما ترحّمی کن و از راه مردمی
کز تو جدا فتاده و محنت کشیده ام

در اشتیاق آن رخ چون گل میان باغ
جانا به جان تو که چو سروی خمیده ام

هر شب به انتظار تو ای جان نازنین
صد پیرهن ز دست فراقت دریده ام

ای کعبه وصال مرا راه ده به خود
کز شوق رویت این همه ره را بریده ام

چون مرغ نیم بسمل بی بال و پر ز شوق
هر دم میان خون دل خود طپیده ام

بسیار گرم و سر کشیدم ز روزگار
نه کودکم چنان که جهان را ندیده ام
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.