هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق خود به معشوق می‌گوید و بیان می‌کند که بدون حضور او، حتی در بهشت نیز آرامش ندارد. او از رنج‌های عشق و جفاهای معشوق می‌نالد، اما همچنان دل در گرو عشق او دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات شعری ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۹۲۲

ای خیال روی تو در دیده ام
هست دایم همچو نور دیده ام

بی رخ زیبای تو در ماه و خور
ناکسم گر من در افشان دیده ام

عشق روی تو نگارا در جهان
از دل و جان و جهان بگزیده ام

در سرابستان فردوس برین
بی وصال تو کی آرامیده ام

سرو بالایت ز ما سر می کشد
همچو بید از رشک او لرزیده ام

گر گذر کرد او به ما چون سرو ناز
صد هزاران دردش از بر چیده ام

گر رسد بر زلف تو باد صبا
همچو مار از غبن آن پیچیده ام

بس که کردی بر من بی دل جفا
از وفای تو طمع ببریده ام

سالها تا با غمت گرد جهان
بی سر و سامان چنین گردیده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.