هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق عمیق و درد فراق معشوق سخن می‌گوید. او از رنج‌های عاشقانه، وفاداری بی‌قید و شرط و التماس برای پایان جفاها می‌سراید. با وجود تمام سختی‌ها، عشق او پابرجاست و ذکر معشوق را تا آخرین لحظه‌ی زندگی فراموش نخواهد کرد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساساتی است که درک کامل آن‌ها نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین استفاده از استعاره‌های ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۹۶۷

مهر رویش میان جان دارم
راز او تا به کی نهان دارم

در فراق رخ تو از دیده
چند خون جگر روان دارم

خود نگویی که از جفا تا کی
بر سر کوی تو فغان دارم

گرچه کردی کناره از سرما
دل و جان با تو در میان دارم

نکنم ترک عشقت ای دلبر
در تن خسته تا روان دارم

خالی از ذکر تو نخواهم شد
ای دلارام تا زبان دارم

تا به کی جور می کنی بر من
این همه طاقت و توان دارم

بی رخ همچو ماه و خورشیدت
بس ملامت که در جهان دارم

بیش از اینم به تیغ هجر مکش
که به لطفت نه این گمام دارم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.