هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد فراق و ناامیدی از یار می‌نالد، اما با وجود همه جفاها و بی‌توجهی‌ها، همچنان عشق و وفاداری خود را حفظ کرده و آرزوی وصال دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰۳۰

فریاد که از دست تو فریاد زنانم
فریاد که بر دوست نه این بود گمانم

با آنکه تو یاد من دلخسته نیاری
خالی نشد از ذکر تو پیوسته زبانم

گر زآنکه نه آنی تو که بودی به حقیقت
من بنده ی بیچاره در اخلاص همانم

من بر سر آنم که کنم جان به فدایش
گر در چمنی جلوه دهد سرو چمانم

زین بیش جفا هم نتوان کرد چو کردی
خون جگر از دیده غم دیده روانم

نگذشت ز راه ستم آن یار جفاجوی
هر چند که از چرخ گذشتست فغانم

گرچه سر برگ من دلخسته نداری
ای وصل رخت آرزوی هر دو جهانم
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.