۱۵۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۳۲

ای دل غمگین مدار چشم وفا از جهان
زانک ندیدست کس غیر جفا از جهان

جان و جهان در غمت صرف شد و عاقبت
جز غم عشقت نبود حاصل ما از جهان

گر تو سر زلف خود باز کنی ای صنم
بی سخنی برفتد مشک خطا از جهان

در سر زلفت زنم دست امید از لحد
تا به قیامت روم بی سر و پا از جهان

مرده اگر بشنود بوی تو از باد صبح
بار دگر بر کند شمع بقا از جهان

روز جزا از بهشت غیرت رضوان شود
گر ز تو بوسی برد باد صبا از جهان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.