هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و وصال معشوق می‌گوید و از درد دوری و بی‌وفایی شکایت می‌کند. او از معشوق می‌خواهد که برای لحظه‌ای به او روی خوش نشان دهد و بعد از آن هرگونه که می‌خواهد با او رفتار کند. شاعر همچنین از دل خود می‌خواهد که از معشوق دل بکند و از چشم‌های بخت خود می‌خواهد که اگر شبکور نیستند، راه وصال را ببینند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۱۱۶۳

تا به کی این در زنم در باز کن
با وصالت یک دمم دمساز کن

یک زمان بنوازم ای جان از وصال
بعد ازین چندانکه خواهی ناز کن

چون ببست او راه وصلش را به ما
ای دل مسکین ز او خو باز کن

گرچه چون دف هر دمم دستی زنی
چنگ جانم را دمی درساز کن

گر توانی گفت حالت با صبا
یک زمانش محرم این راز کن

ای دو چشم بخت من اندر جهان
گر نه شبکوری دو دیده باز کن

گر ببینی بر سر راهش دمی
قصّه عشق مرا آغاز کن
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.