هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر درد هجران و عشق شاعر به معشوق است. شاعر از زیبایی و ناز معشوق می‌گوید و از بی‌توجهی او شکایت می‌کند. او معشوق را به کعبه و قبله‌ی جانش تشبیه می‌کند و از او می‌خواهد که بر او رحم کند. شاعر همچنین از ضعف و ناتوانی خود در برابر عشق سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق و استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند هجران و درد عشق ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۱۱۸۲

قد تو سرو ناز من هجر تو جان گداز من
بر رخ چون مهت ببین ای دل و جان نیاز من

کعبه رویت ای صنم قبله جان من بود
زان سبب ای دو دیده ام هست درو نماز من

ناز مکن تو بیش ازین بر من خسته رحم کن
گرچه به بوستان بود قدّ تو سرو ناز من

چند کنی چو خاکمان پست و به باد بردهی
چند ز ما تو سرکشی ای بت سرفراز من

حال من رمیده دل کیست که گویدم به یار
باد صبا به گوش او هم برسان تو راز من

کار من ضعیف را از سر لطف خود بساز
جز تو کسی نباشدم ای ز تو برگ و ساز من

حال من و تو در جهان مثل کبوترست و باز
دل چو کبوتر ضعیف عشق تو شاهباز من
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.