هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و وفاداری خود سخن می‌گوید و از جفا و بیتوجهی معشوق شکایت دارد. او با وجود رنج‌های فراوان، همچنان به مهر و وفای خود پایبند است و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. شعر بیانگر درد عشق یکسویه و صبر در برابر رنج‌های ناشی از آن است.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و جفای معشوق نیاز به بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۲۰۸

ما را شکایتیست ز دست جفای تو
تا کی کشد بگو دل مسکین بلای تو

با آنکه دل ببردی و در پا فکندیش
جان کرده ایم در سر مهر و وفای تو

تا کی جفا و جور کنی بر دلم بگو
از حد برفت ای دل و دین ماجرای تو

ای دیده تا به چند کنی بر دلم ستم
هجران آن نگار دهد هم جزای تو

روزی ز من نپرسی ای سرو راستی
عمریست تا ز جان شده ام مبتلای تو

جور رقیب و سرزنش اهل روزگار
تا کی کشم بتا تو بگو از برای تو

تو پادشاه هر دو جهانی و من گدا
خرّم کسی که در دو جهان شد گدای تو
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.