هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به معشوق است. او از باد صبا، نسیم صبحگاهی و عطر موی معشوق سخن می‌گوید و از دل‌بستگی و اشتیاق خود به دیدار معشوق می‌نالد. شاعر با توصیف زیبایی‌های معشوق و مقایسه آن با ماه و عنبر، احساسات خود را بیان می‌کند و از دوری و جور مدعیان شکایت دارد، اما همچنان دل‌بسته و وفادار است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه عمیق و استفاده از استعاره‌های ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دوری و شکایت از مدعیان نیاز به درک بیشتری از روابط عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۲۱۰

باد صبا جان می دهد در آرزوی روی تو
باشد که روزی بگذرد اندر شکنج موی تو

بر بوی آن تا روی تو بیند کسی از بامداد
ای خاطر صاحبدلان ساکن شده در کوی تو

صبحم نسیمی مشک بیز آمد ز جایی آشنا
لیکن ندانم عنبرست یا غالیه یا موی تو

چون خاک را هم در غمت افتاده ام پیش رهت
هم لحظه ای درمانگر ای چشم جانها سوی تو

بر روی همچون ماه تو آرام جان ما بگو
تا کی بود حال دلم آشفته چون گیسوی تو

هرچند چون اشکم ز چشم افکنیده ای جان و جهان
از جان منم چون ماه نو پیوسته چون ابروی تو

گرچه ز جور مدّعی مهجور از آن حضرت شدم
لیکن دل مسکین شده پیوسته هم زانوی تو
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.