هوش مصنوعی:
شاعر از صبا میخواهد که اگر از یارش خبری دارد به او بگوید. او از درد فراق مینالد و از صبا میخواهد که اگر یارش از حال او پرسید، رنجش را بیان کند. شاعر اظهار میکند که در جهان جز یارش کسی را ندارد و از او میخواهد اگر میل به دیدار دارد یا نه، صادقانه بگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای گروههای سنی پایین نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۲۱۹
ای صبا گرزان نگار ما خبر داری بگو
بر در آن یار سنگین دل گذر داری بگو
گر ز حال من بپرسد آن نگار سنگ دل
چون تو حال زار زار من زبر داری بگو
گر بگوید حال آن بیچاره مسکین چه شد
گو به حال و کار زارش گر نظر داری بگو
گر به حال ما نظر خواهی فکندن بعد ازین
ور نمی اندازی و یاری دگر داری بگو
ای دل محزون نظر کن ناوک دلدوز را
پیش تیغ کافرش گر جان سپر داری بگو
در جهان باری ندارم جز تو محبوبی دگر
دلبرا با ما سر یاری اگر داری بگو
بر در آن یار سنگین دل گذر داری بگو
گر ز حال من بپرسد آن نگار سنگ دل
چون تو حال زار زار من زبر داری بگو
گر بگوید حال آن بیچاره مسکین چه شد
گو به حال و کار زارش گر نظر داری بگو
گر به حال ما نظر خواهی فکندن بعد ازین
ور نمی اندازی و یاری دگر داری بگو
ای دل محزون نظر کن ناوک دلدوز را
پیش تیغ کافرش گر جان سپر داری بگو
در جهان باری ندارم جز تو محبوبی دگر
دلبرا با ما سر یاری اگر داری بگو
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.